۵۱ سال بعد؛ دومین پیروزی ایران مقابل برزیل/ از کجای این عظمت باید گفت تا پایی جا نماند از رد بزرگی؟/ شما اشتباه تیم ۹۸ را تکرار نکنید!

فقط اسم برزیل کافی است که عظمت یک مسابقه در فوتبال را به شما یادآوری کند. فقط اسم جام جهانی کافی است تا بدانید در چه آوردگاه بزرگی گام گذاشتهاید. فقط سن نوجوانان کافی است تا کنج دلمان خنج بزند از زیبایی فردایی که این شیربچه ها برایمان می سازند، چه حال خوبی که اصلاً نمیدانیم از کجا باید برای توصیف بزرگی این کار شروع کنیم!
از همان روزی که قرعه کشی جام جهانی نوجوانان انجام شد، همه دنیا گروه مرگ را نشانه رفتند. برزیل و انگلستان دو مدعی بزرگ فوتبال جهان هستند، انگلیسی ها خود را صاحب و مبدع فوتبال میدانند و بهترین لیگ دنیا را دارند و برزیل که گل سرسبد فوتبال دنیا و پرافتخارترین تیم جهان است، با بیشترین لژیونر در کره خاکی. هر تیم دیگری که در گروه این دو بزرگ باشد، کار بسیار سختی برای حتی گرفتن مساوی دارد چه رسد به اینکه ببرد و صعود کند. نظم و امکانات فوتبال انگلیس از هر نیمچه استعدادی ترمیناتور میسازد و در برزیل هم که شاخ و برگ درختان هم استعداد فوتبال دارند، چه رسد به پسر بچهها که با توپ به دنیا میآیند!
در هر تورنمنتی بازی اول بسیار مهم است. این را همه ورزشیها میدانند و هزار و یک دلیل وجود دارد، از عدم آشنایی به آب و هوا و زمین تا عدم هماهنگی کامل بین بازیکنان یا مربیان و نرسیدن به اوج آمادگی، مسابقه اول همیشه سختترین مسابقه در هر تورنمنتی است. زاویه سوم را ببینید، فوتبال ما در سطوح پایه همیشه ضعیف بوده و خیلی وقتها روی ضعفها را با تقلب پوشاندهایم. کاری که کشورهای غیر پیشرفته همگی میکنند و یک دلیل پیشرفت نکردن آنهاست! عدم توجه به پایهها و پشتوانه فردای فوتبالشان و دلخوش کردن به نتایج قلابی و مقطعی که زودگذر است.
زاویه چهارم اما تعریف موفقیت در فوتبال ماست. ما همین که به جام جهانی در هر سطحی برسیم جشن ملی میگیریم و دنبال نتیجه گرفتن در این تورنمنت معظم نیستیم. صرف حضورمان در میان بهترینهای دنیا و در بزرگترین ویترین بشری برایمان کافیست. پس وقتی تیم نوجوانان به جام جهانی رسید کار همه انگار تمام شده بود!
زاویه پنجم خیلی دردناک است. اینجا شکست صاحب ندارد و پیروزی صد پدر و مادر دارد. کلی آدم بیربط کنار یک فرد یا یک مجموعه موفق میایستند و عکس میگیرند، شعار میدهند و بعد پی کارش میروند و آن فرد یا مجموعه میماند با حجم توقعاتی که بالاتر رفته، دستی که خالیتر مانده و اشکی از بی کسی که غیظ میشود با دندان قروچه… تیم ملی نوجوانان هم بعد از صعود همین حالت را داشت. همه آمدند و رفتند و این تیم ماند با تمام هزینهها و کمبودهای اردو و بازی تدارکاتی که شخص سرمربی یا دوستانش باید کمک میکردند…
زاویه ششم را تاریخ برایمان تعریف میکند. فوتبال به عنوان پرطرفدارترین ورزش دنیا در کشور ما هم بسیار محبوب است. ۸۲ سال از عمر تیم ملی ما میگذرد، تیمی که حتی بزرگتر از فدراسیون فوتبال است! اما در تمام این هشت دهه حسرت بازی با بزرگی مثل برزیل بر دلمان مانده…
ایران تا امروز تنها دو بار با برزیل روبرو شده بود. بار اول در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ و بار دوم دیدار دوستانه در سال ۱۳۸۹ در امارات، پس همین بازی کردن با بزرگان و نامداران برای ما آرزوست. اما حرف تاریخ فقط این نیست. زاویه هفتمی هم هست که حالا نوجوانان ما دست به تکرار تاریخ زدند. شهریور ۱۳۵۱ ایران در بازیهای المپیک ۱۹۷۲ مونیخ دیدار اول را ۵ بر صفر به مجارستان باخت، بازی دوم را به دانمارک ۴ بر صفر باختیم و پنجشنبه ۹ شهریور ۱۳۵۱ در استادیوم رگاتربورگ نتیجه مسابقه با برزیل تاثیری در سرنوشت صعود نداشت. ما حذف شده بودیم اما با گل مجید حلوایی در دقیقه ۷۰ برزیل را بردیم و این افتخار تا امروز در کنار صعودهای ما به جام جهانی، قهرمانیهای جام ملتها و چهار مدال طلای بازیهای آسیایی برصدر ویترین کارنامه فوتبال ما میدرخشد.
و زاویه هشتم قوانین فوتبالی است. در فوتبال تیمی که عقب بیفتد، کار بسیار سختی دارد. حال تصور کنید که نوجوانان زیر ۱۷ سال چه تجربهای دارند؟ تیم ما در قدم اول در جام جهانی اندونزی با آن فاجعه آماده سازی در گروه مرگ باید مقابل برزیل صفآرایی میکرد. نیمه اول با دو گل خورده به رختکن رفتیم و نیمه دوم شیر بچهها به قول فوتبالیها کامبک زدند. در دنیای فوتبال تیمی که کامبک میزند همیشه تیم هفته است اما این بار شیر بچههای ما تیم تاریخ شدند… قصد بزرگنمایی نداریم که این کار به اندازه کافی بزرگ هست. نگاه کنید به ۱۱ نفری که ۵۱ سال قبل مقابل برزیل بازی کردند؛ منصور رشیدی، ابراهیم آشتیانی، جعفر کاشانی، مجید حلوایی، مهدی لواسانی، علی پروین، پرویز قلیچ خانی، اکبر کارگر جم، محمود خوردبین، صفر ایرانپاک و غلام وفاخواه که نام آنها تا ابد در آسمان فوتبال ایران میدرخشد.
و حالا نام این ۱۱ شیر بچه نیز به آنها پیوسته و بر تارک فوتبال می درخشد. درود بر پدر و مادرانی که چنین افسانه ها پروراندند. بردن برزیل با این شرایط به اندازه کافی بزرگ هست اما حالا که آنها نشان دادهاند اهل کارهای بزرگند، کاش ما هم کمک کنیم. کمک ما به عنوان رسانه این است که به بچهها پیغام دهیم «ماموریت تمام نشده…» شما اشتباه بزرگان در جام جهانی ۹۸ را تکرار نکنید. آن تیم میتوانست از آلمان مساوی بگیرد و به مرحله بعد صعود کند اما بعد بردن آمریکا ماموریت خود را تمام شده میدید، ساکها را بستند و بلیط برگشت رزرو کردند.
شیر بچهها در بازی بعد باید به مصاف انگلستان بروند. بردن این تیم هم دست کمی از برزیل ندارد، همین قدر به یاد بیاورید که سال قبل در جام جهانی برابر انگلستان شش تایی شدیم! حالا شما میتوانید انتقام بزرگسالان را در جام جهانی بگیرید.
و در نهایت این تیم در آستانه تاریخ سازی ایستاده است صعود از گروه مرگ به مرحله بعد، چنان روحیهای به تیم میدهد که تا نیمه نهایی هم بنزین کافی برای درخشش خواهیم داشت. مگر ترکیه یا کره جنوبی چطور تا نیمه نهایی جام جهانی آمدند؟ مگر عراق به جمع چهار تیم نهایی المپیک نرسید؟ ما چه کم از بقیه داریم؟ فقط باید خودمان را باور کنیم…