آیا حدیث کساء معتبر است؟

به گزارش «مبلغ»- کساء یا رواَنداز و جامه و عبا، در ادبیات شیعی، ماجرایی را تداعی میکند که به نزول آیه 33 سوره احزاب (معروف به آیه تطهیر) انجامید؛ همان گزارش معروف درباره اینکه پیامبر اسلام به خانه همسرش اُمسلمه رفت و دخترش فاطمه (س) و همسر و فرزندان او را زیر کَسوَت و جامه یا پارچه یا روانداز یا عبایی خیبری گرد آورد و گفت: «خدایا! اینان اهل بیت منَند؛ آنان را از هر گونه پلیدی پاک کن».
این روایت در بسیاری از کتابهای روایی آمده است. امروز هم برخی از شیعیان همین ماجرا را به تفصیل در قالب «حدیث کساء» در محافل خود میخوانند. این حدیث که در قالب نسخههای گوناگون و فراوان آمده، از طریق کتاب معروف مرحوم شیخ عباس قمی؛ یعنی مفاتیح الجنان فراگیر شده است.
خبر مرتبط
جزئیات شهادت حضرت زهرا(س) / ضربه چه کسی باعث شهادت حضرت شد؟
شاید گستردهترین پژوهش درباره اعتبار این حدیث، تحقیق آقای محمد محمدیریشهری در کتاب اهلبیت در قرآن و حدیث باشد. او همچنین در مصاحبهای مندرج در «کیهان فرهنگی [1]» به بیاعتباری این حدیث اشاره کرده است. بخشهایی از آن تحقیق بدین شرح گزارش میشود:
تا اینجا روشن شد که حدیث کساء به شرحی که گذشت، قطعی … و بیانگر یکی از مهمترین خصائص اهلبیت رسول خداست، لیکن در این اواخر حدیثی به عنوان حدیث کساء شایع گردیده که پایه و اساسی ندارد، نخستین محدّث معروفی که بیاساس بودن این حدیث را اعلان کرد، مرحوم محدّث قمّی است و شگفتانگیز اینکه ایشان اجازه نمیداد کسی بر مفاتیح الجنان نکتهای بیافزاید و به انجامدهنده این کار نفرین میفرستد، ولی با این حال میبینیم که حدیث مذکور بدان افزوده شده است. دلایل بیپایه بودن این حدیث بسیار است که اینک به برخی از آنها اشاره میکنیم:
همچنین آیتالله ناصر مکارم شیرازی درباره ناخرسندی شیخ عباس قمی از چاپ این حدیث در مفاتیح الجنان گفته است:
حدیث معروف به حدیث کساء که در زمان ما شایع است، به این کیفیت در کتب معتبر و معروف و اصول حدیث و مجامیع متقنه محدثین دیده نشده، میتوان گفت از خصائص کتاب منتخب است. از اینرو، جناب ایشان آن را در مفاتیح الجنان نیاورده است و ناشران بر خلاف میل آن بزرگوار آن را در پایان مفاتیح اضافه کردهاند [3].
سخن شیخ عباس قمی در اینباره چنین است:
این گنهکار روسیاه، عباس قمی بعد از آنکه مفاتیح الجنان را تألیف نمودم و در اقطار منتشر گشت، به خاطرم رسید که در طبع دوم آن، بر آن زیاد کنم دعای وِداعی برای ماه رمضان و خطبۀ روز عید فطر و … لاکن دیدم هر گاه این کار را کنم فتح بابی شود برای تصرف در کتاب مفاتیح و بسا شود بعضی از فضولان بعد از این در آن کتاب بعضی از ادعیۀ دیگر بیافزایند یا از آن کم کنند و به اسم مفاتیح الجنان در میان مردم رواج دهند لاجرم کتاب را به همان حال خود گذاشتم … و به لعنت خداوند قهّار و نفرین رسول خدا و ائمّه اطهار (ع) واگذار و حواله نمودم کسی را که در مفاتیح، تصرف کند [4].
پانوشتها
[1]. شماره 212، خرداد 1383. [2]. محمد محمدیریشهری، اهلبیت در قرآن و حدیث، ج 1، ص 38. [3]. ناصر مکارم شیرازی، مفاتیح نوین، ص 1197. [4]. عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص 954، چاپ هفتم، شرکت بهنشر، 1392.منبع:
دین آنلاین