آقا یا خانم وزیر فرهنگ آینده! برای ادبیات ایران چه می کنی؟

در ذهنم با چند نفر آن ها بحث کردم اما دیدم چه کاریست ؟! بحث را باید از توی ذهن به روی کاغذ آورد، مطالبات را مطرح کرد و بر آن پای فشرد….در خواست را که بیاندازی وسط ،خودش صاحبش را پیدا می کند.
آقا یا خانم وزیر فرهنگ آینده ! ادبیات ایران به عنوان مهمترین جلوه گاه فرهنگی مردم این سرزمین از دیر باز تا امروز، مرده! ….. یا اگر خوشبینانه نگاه کنیم در حال چانه انداختن است.
چیز دیگری باقی نمانده است؛ گرانی بی حد و حصر معیشت در دو سه سال اخیر، کتاب را از سبد خانواده به جایی انداخته است که عرب نی می اندازد و هزینه سرسام آورکاغذ و چاپ و نشر، هر بنگاه انتشاراتی را از نزدیک شدن به مرده در حال احتضار ادبیات ایران بر حذر می دارد.
آقا یا خانم وزیر! سالها متمادیست که برخی صنایع ایران نظیر صنایع غذایی و اتومبیل سازی وحتی سینمای ایران…. با سیاست جایگزینی واردات حمایت می شوند . سال هاست دستور واردات مواد غذایی و اتومبیل و لوازم خانگی خارجی با تعرفه های بالا و گاه ممنوعیت توام شده تا این صنایع پا بگیرند. سال هاست فیلم های خارجی در ایران اکران نمی شوند تا سینمای ملی نمیرد….درست یا غلط این سیاست با سیاست گذارانش اما آیا تا به حال از خود پرسیده اید ساختار عریض طویل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حمایت از ادبیات ایران چه کرده است ؟
کدام حمایت، ادبیات ایران را از سیل بی امان ترجمه بی حساب و کتاب ادبیات خارجی که قسمت اعظم آن خارج از قوانین کپی رایت است ،حفاظت کرده است ؟
کدام سیاست ترغیبی بخش فرهنگ را در عنوان آن وزارتخانه از بخش ارشاد پررنگ تر کرده است؟
آیا خرید با اما و اگرپنجاه یا صد نسخه کتاب توسط ارشاد، دردی از ادبیات مستقل ایران دوا کرده است؟
آقا یا خانم وزیر! با چند نفر از نویسندگان جوان و میانسال و کهنسال تماس بگیرید ببینید چه می کنند . چند نفرشان مهاجرت کرده اند ؟چند نفرشان خودکشی کرده اند؟ چند نفرشان نوشتن را بوسیده و کنار گذاشته اند؟ چند نفرشان افسردگی شدید دارند؟چند نفرشان در صف مجوز کتابشان نا امیدی را صدا کرده اند؟
نمی دانم برای شما اهمیت دارد یا نه …برای متولیان دولت سیزدهم که لابد اصلا مهم نبود چرا که اصلا هنرمندان مستقل را در محاسبات هر چند غلط خود نمی آوردند اما شما بشنو صدای این بی صدایان را.
آقا یا خانم وزیر! شما باید …تاکید می کنم باید از ادبیات مستقل ایران حمایت کنید تا این هنر نمیرد و این آتش خاموش نشود این وظیفه اصلی شماست و شما آتش بان این اخگر هزارساله رو به خاموشی .
این مطالبات اصلی ماست که بخشی از آن را به عنوان یک نویسنده مستقل مطرح می کنم.
همه این ها اقداماتیست که باید سال ها پیش به جای سنگ اندازی و دشمن پنداشتن کوشندگان ادبیات ایران انجام می شد اما ترجیح داده شد تا قطره قطره آب شدن ما جماعت را نظاره کنند و از دور به آگهی های ترحیم و پست های مهاجرت “ما هم رفتیم” بخندند . اما شما نخند ، نگاه کن و ببین به جز شعار دادن و ژست گرفتن جلوی دوربین خبرگزاری ها، برای این بخش مهم از فرهنگ ایران چه کار می توانی بکنی.