Resident Evil 9 باید روی یکی از سنتهای دیرینه فرنچایز تمرکز کند

با گذشت سالهای متمادی از روزهای آغازین فرنچایز Resident Evil، سنتها و رسوم متعددی از این سری به وجود آمدهاند؛ یکی از آنها، همان چیزی است که باید نقطه تمرکز نسخه بعدی مجموعه باشد.
فرنچایز Resident Evil که اولین عنوان خود را در سال ۱۹۹۶ با موفقیتی چشمگیر منتشر کرد، مانند دیگر فرنچایزهای محبوب، طی چند دههی اخیر تغییرات زیادی به خود دیده است. طی این سالها، این سری پرطرفدار مجموعهای از سنتها و خصوصیات ویژهی خود را توسعه داده که برخی از آنها فکر شده و با صرف خلاقیتی بینظیر و برخی دیگر، به کلی غیرعامدانه و تصادفی بودهاند. در حالی که بعید نیست Resident Evil 9 چند ویژگی دیرینهی مجموعه را به کلی به فراموشی بسپارد، مواردی وجود دارند که قطعاً نباید مورد بیمهری این عنوان قرار بگیرند.
از دیدگاه سازندگان و حتی طرفداران این مجموعه، بخش قابلتوجهی از سنتهای قدیمی رزیدنت اویل را میتوان (و احتمالاً باید) رها کرد تا این سری بتواند جهشی دیگر به جلو داشته باشد. با این حال، تعداد انگشتشماری از آنها وجود دارند که به سادگی نمیتوان کنار گذاشت؛ از آنجا که حذف این خصوصیات، موجب از بین رفتن هستهی اصلی هویتی فرنچایز محبوبمان خواهد شد. یکی از این سنتهای حیاتی، وجود پازلها هستند؛ عنصری که در سالهای اخیر، اغلب مورد بیتوجهی از سوی توسعهدهندگان قرار گرفته است. این همان چیزی است که باید باری دیگر در Resident Evil 9 برجسته شود.
پازلها همواره یکی از اجزاء اصلی Resident Evil بودهاند
اولین عنوان از این مجموعه، Resident Evil 1996، از همان ابتدا بخش قابل توجهای از سنتهای فرنچایز (از جمله علاقهی آن به پازلها) را پایهگذاری کرد. این بازی به همان اندازه که یک عنوان اکشن محسوب میشد، یک بازی حل پازل هم بود و بازیکنان بیشتر زمان خود را صرف جستوجوی قطعات مختلف پازل در اطراف هزارتوی Spencer Mansion میکردند. از تولید J-Volt برای حل معما در گالری پرتره گرفته تا نواختن قطعه Moonlight Sonata با پیانویی عظیم، این عنوان با داشتن چندی از بهترین معماها، مسیر را برای ساخت عناوین حل پازل در آینده هموار کرد.
در ادامه نیز پازلها بخشی حیاتی از این مجموعه باقی ماندند؛ بهگونهای که این امر در نسخههای دوم و سوم (که دارای تعدادی از جالبترین پازلهای سری هستند) به اوج خود رسید. پازل شطرنج در بازی دوم مجموعه و پازل آب در بازی سوم آن، همچنان پس از گذشت سالها در محافل دوستداران این سری، مورد توجه قرار میگیرند. هرچند متاسفانه با ورود به نسل جدید، نقش معماها در این سری کمرنگتر شد.
پازلها دیگر مهمترین ویژگی مجموعه رزیدنت اویل محسوب نمیشوند
در حالی که Resident Evil 4 همچنان پازلهای زیادی را در سرتاسر داستان خود جای داده بود، اما در راستای تلاش همهجانبه این بازی برای سادگی هرچهتمامتر، این پازلها به طرز معناداری آسانتر از عناوین پیشین مجموعه بودند. از این نقطه به بعد، پازلها نسبت به گیمپلی اکشن، در درجهی اهمیت کمتری قرار گرفتند؛ تا به آنجا که دو نسخه بعدی سری، اساساً در درجهی اول بازیهای اکشن بوده و با گنجاندن یک یا دو معما در خود، تنها سعی در جلب رضایت طرفداران دیرینهی مجموعه را دارند.
با انتشار ریمیک Resident Evil 2، طرفداران این سری شاهد بازگشت پیروزمندانهی پازل به فرنچایز بودند؛ بهگونهای که بسیاری از این معماها حتی بهتر از همتایان اصلی خود در عنوان سال ۱۹۹۸ تلقی میشدند. متأسفانه، در حالی که این ریمیک جهش بزرگی برای سنت دیرینهی مجموعه محسوب میشد، ریمیک نسخه سوم با داشتن معماهای کمتر نسبت به نسخه اصلی و همچنین سادهسازی قابلتوجه آنها، این جهش را به کلی بیاثر کرد. همین امر را میتوان دربارهی دو عنوان دیگر این مجموعه نیز مطرح کرد؛ بهطوری که رزیدنت اویل ۷ بیشتر بر طراحی پازلهای کلاسیک سری تاکید دارد و رزیدنت اویل ۸ حل پازل را با گیمپلی اکشن به طور کامل جایگزین میکند.
عنوان Resident Evil 9 باید پازلها را با قدرت کامل بازگرداند
اگرچه هیچ ایرادی ندارد که سری رزیدنت اویل بخواهد بیشتر به گیمپلی اکشن خود متمایل شود، اما Capcom نباید فراموش کند که پازلها بخشی اصلی از هویت فرنچایز هستند و اغلب میتوانند یک بازی عالی این مجموعه را از یک بازی معمولی جدا کنند. مدت زیادی است که طرفداران با یک پازل حقیقتا عالی در خط داستانی اصلی این مجموعه روبهرو نشدهاند؛ روندی که بازیکنان به شکستن آن توسط نسخه بعدی مجموعه امیدوار هستند. به نظر میرسد این عنوان بیشتر از آنکه به تعداد زیادی معما نیاز داشته باشد، نیازمند پازلهایی به یاد ماندنیتر از عناوین پیشین خود خواهد بود.