چگونه GTA 6 میتواند موفقیتهای Red Dead Redemption 2 را تکرار کند؟

راکستار با عرضه GTA 6 فرصت دارد تا یک بازی جذاب دیگر را تقدیم گیمرها کند. با این وجود، این استودیو باید یک تغیبر کلیدی در شیوه روایت داستان ایجاد نماید.
به خوبی میدانیم که بعد از مدتها انتظار، خبر ساخت GTA 6 نهایتاً به صورت رسمی تایید شد و این فرنچایز محبوب بعد از گذشت بیش از ۱۰ سال، نسخهای جدید را به خود خواهد دید. مجموعه GTA همواره از نظر روایت حرفهای بسیاری برای گفتن داشته اما اگر GTA 6 در نوع روایت داستان خود، یکی از اشتباهات معمول و تکراری این فرنچایز را انجام ندهد، میتواند از نظر غنا و پیچیدگی شانهبهشانهی Red Dead Redemption 2 حرکت کند.
به خاطر داریم که مدتی قبل، جزئیات بسیاری راجع به عنوان مورد انتظار GTA 6 لو رفت. این موضوع باعث شد بازیکنان تا حد زیادی نسبت به اینکه با چه نوع اثری مواجه خواهند شد آشنایی حاصل نمایند. برای اینکه جدیدترین نسخه از مجموعه GTA بتواند انتظارات بسیار بالای بازیکنان را برآورده کند، باید داستان آن مسیری را در پیش بگیرد که در GTA 5 شاهد آن نبودیم.
به خوبی میدانیم که نسخههای مختلف فرنچایز Grand Theft Auto، همواره بیش از داستان روی گیمپلی تمرکز داشته و سعی کردهاند از این نظر، صنعت گیم را یک قدم به سوی جلو حرکت بدهند. با اینحال، موضوع واضح این است که راکستار (Rockstar) پتانسیل شگفتزده کردن بازیکنان را دارد. آخرین بازی تولید شده توسط این استودیو، یعنی Red Dead Redemption 2، موفق شد تا از نظر شخصیتپردازی و روایت، به یک اثر فراموشنشدنی تبدیل شود. RDR 2 با تحسینهای بسیاری از سوی بازیکنان و منتقدین مواجه شد و نشان داد که میتوان یک داستان چندلایه و پیچیده را با هنرمندی تمام در مدیوم گیمینگ روایت کرد. راکستار با عرضه RDR 2 توانست شخصیتی کاریزماتیک و منحصربهفرد همچون آرتور مورگان (Arthur Morgan) را خلق کند؛ در نتیجه اینکه انتظار داشته باشیم تا پروتاگونیستهای GTA 6 از نظر پرداخت مناسب به سطح آرتور مورگان نزدیک شوند، انتظار چندان بیجایی محسوب نمیشود.
آنچه که میتواند به داستان GTA 6 لطمه وارد کرده و اجازه ندهد تا این بازی به ظرفیت نهایی خود از نظر روایی دست پیدا کند، تاکید بیش از حد روی خلق لحظات کمدی است؛ موضوعی که زیاد در نسخههای مختلف فرنچایز Grand Theft Auto شاهد آن بودهایم. با اینکه سکانسهای بامزه در کلیه عناوین GTA وجود داشتهاند، اما این موضوع در GTA 5 به سبب وجود شخصیت تروور (Trevor) نمود بیشتری داشت. از سوی دیگر، میدانیم که مجموعه GTA هیچوقت با خلق جنجال بیگانه نبوده است. اگر از طرفداران قدیمی این فرنچایز هستید، احتمالاً ماجرای Hot coffee و دردسرهایی که به سبب آن گریبان راکستار را گرفت به خاطر دارید. حس شوخطبعی GTA گاهوبیگاه برای این فرنچایز گران تمام شده است، چرا که بعضاً میبینیم سعی میکند تا همزمان با خلق یک لحظه کمدی، گیمر را شگفتزده نماید.
عنوان GTA 6 میتواند اوج قدرت داستاننویسی راکاستار را به رخ بکشد
اما چرا تاکید زیاد روی جنبه کمدی داستان میتواند به GTA 6 لطمه بزند؟ علت این است که تلاش برای شوخطبعی بیش از حد، اجازه نمیدهد تا المانهای جدی فرصت درخشش پیدا کرده و آنطور که باید و شاید اثرگذار باشند. جوکهای بیش از حد میتوانند برقراری ارتباط با یک شخصیت خاص را دشوار کرده و اجازه ندهند تا مخاطب بتواند به خوبی اعمال و رفتار او را درک کند. این موضوع زمانی بغرنج میشود که شخصیت مورد نظر بهطور بیوقفه سعی میکند مزهپرانی کند. احتمالا شخصیت تروور در GTA 5، بزرگترین و عینیترین مثالی است که در این مورد میتوان ذکر نمود. GTA 5 بعضاً تلاش میکرد تا اعمال شحصیت تروور را قابل درک جلوه داده تا بازیکن بتواند با او همذاتپنداری نماید. با این وجود، لحظات کمدی مبالغهشدهی مرتبط با این شخصیت و سعی در شوکهنمودن مخاطب، اجازه نمیدادند تا آنطور که باید و شاید بتوانیم این پروتاگونیست را درک کنیم. حقیقت ماجرا این است که با وجود محبوبیت بالای این شخصیت، حس شوخطبعی خاص تروور اجازه نمیداد تا سایر المانهای داستان GTA 5 فرصت درخشش پیدا کنند.
از سوی دیگر، برخی از بازیکنان معتقدند که با وجود شهرت بالای راکستار در خلق لحظات کمدی جذاب، این المان هیچگاه یکی از نقاط قوت عناوین ساخته شده توسط این استودیو نبوده است. RDR 2 دارای یک داستان جدی بود و کمتر از مزهپرانیهای بیوقفه موجود در فرنچایز GTA در آن استفاده شد. با این وجود، این بازی موفق شد تا موفقیتهای بسیاری را نصیب راکستار کرده و از نظر اقبال گیمرها و منتقدین، به یکی از بهترین آثار این شرکت تبدیل شود. از سوی دیگر، GTA 4 از نظر داستان احتمالا بهترین نسخه فرنچایز GTA محسوب میشود؛ آنهم در حالیکه اگر ماجراهای رومن (Roman) و بروسی (Brucie) را در نظر نگیریم، در این بازی خبری از تمرکز بیش از حد روی خلق لحظات کمدی وجود نداشت. با اینکه کمدی یکی از عناصر همیشگی موجود در عناوین راکستار بوده اما این خالق با تمرکز بیشتر روی درام میتواند داستانی با غنای GTA 4 را تقدیم مخاطبین نماید.
با اینکه عده زیادی از بازیکنان نمیتوانند فرنچایز GTA را بدون لحظات کمدیِ مبالغهشده تصور کنند، اما حقیقت امر این است که توجه بیش از حد روی این المان، اجازه پرداخت مناسب به شخصیتها و جنبههای دیگر داستان را نمیدهد. با توجه به اینکه راکستار با عرضه Red Dead Redemption 2 ظرفیت بالای خود در خلق یک درام تاثیرگذار را ثابت نمود، امیدواریم این استودیو برای GTA 6 نیز چنین رویکردی در سر داشته باشد.