عزا به کوچه "کارگزاریهای بورس" هم رسید
باورش دشوار است، اما کارگزاریهایی که معمولا در فروش سهام مشتریان اعتباری مارجین کال شده رحمی ندارند، این روزها درگیر تامین مالی برای پرداخت حقوق و دستمزد پرسنل شان میباشند. ظاهرا پس از چند سال، بالاخره عزا به کوچه کارگزاریها هم رسیده و اکنون سرمایه گذاران خرد، تنها متضرران و سوخت شدگان شرایط بحرانی بازار سرمایه نمیباشند. دیدن خوش شانسیها (البته همه میدانیم که بسیاری از دستاوردهای مالی دوستان و مدیران کارگزاریها در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ تنها به دلیل شایستگیهای علمی و نبوغ بالای این عزیزان بود و هرگز تصور نکنید استفاده نامحدود از لاینهای اعتباری بانکی در کارگزاریهای سایر دوستان، یا ساخت و پاختهای مالی (اعم از هزینههای بازاریابی و …) و حتی شرکت در پروژههای سفته بازی به واسطه در اختیار قرار دادن اعتبار به رفقای نزدیکشان، خدایی ناکرده منجر به بهبود شرایط مالی آنها شده است) و شرایط مالی مدیران کارگزاریها، بسیاری از فعالین بازار سرمایه و افراد سودجو را به این فکر فرو برد که استفاده از لاینهای اعتباری کارگزاریها میتواند لذتهای جاودانهای داشته باشد. پس گروهی به راه افتادند تا مجوز برخی از کارگزاریهای کوچک را خریداری کنند و برای خود کاسبی جدیدی را آغاز نمایند. در این بین ..

شاید بسیاری از شما خوانندگان و مخاطبان رسانه بورسنیوز، دل خوشی از شرکتهای کارگزاری بورس نداشته باشید. نحوه و شرایط عجیب شارژ اعتبار حسابها به ویژه در بازارهای صعودی، رویکرد بعضا ناجوانمردانه تسویه اعتبارات اعطایی به خصوص در بازارهای نزولی، سوء استفاده از نحوه محاسبه نرخ بهره اعتبار، سطح پائین خدمات قابل ارائه به مشتریان و …، تنها برخی از موضوعات و منازعات همیشگی سرمایه گذاران و کارگزاران بازار سرمایه میباشد.
درست در شرایطی که بسیاری از سرمایه گذاران و سهامداران اعتباری برای خروج از لیست مارجین کال کارگزاریها، ناچار به شناسایی زیانهای هنگفت در ماههای گذشته گردیده اند، صورتهای مالی منتشر شده بسیاری از شرکتهای کارگزاری، حاکی از شرایط وخیم و پایان تب و تابهای موجود در این صنعت میباشد.
باورش دشوار است، اما کارگزاریهایی که معمولا در فروش سهام مشتریان اعتباری مارجین کال شده رحمی ندارند، این روزها درگیر تامین مالی برای پرداخت حقوق و دستمزد پرسنل شان میباشند. ظاهرا پس از چند سال، بالاخره عزا به کوچه کارگزاریها هم رسیده و اکنون سرمایه گذاران خرد، تنها متضرران و سوخت شدگان شرایط بحرانی بازار سرمایه نمیباشند.
البته با توجه بر حجم معاملات پائین، رکود چشمگیر معاملات به واسطه تحدید هر روزه دامنه نوسان، کاهش و افت معنادار قیمت بسیاری از سهام و …، پیش بینی شرایط وخیم و ناامید کننده شرکتهای کارگزاری در سال ۱۴۰۳ دور از ذهن نبود، اما انتشار صورتهای مالی برخی از کارگزاریهای بزرگ و مطرح در روزهای اخیر نشان داد که ناقوس مرگ در این صنعت، از سال گذشته به صدا درآمده است.
گزارش چهارشنبههای داغ این هفته را به بررسی وضعیت ناگوار کارگزاریها به عنوان اصلیترین نهادهای مالی بازار سرمایه کشور اختصاص میدهیم.
برای آنکه بیشتر در جریان شرایط به وجود آمده در صنعت کارگزاری کشور قرار گیرید، بد نیست به مقدمه و تاریخچهای از عقبه و تب و تابهای کارگزاریها در سالهای گذشته بپردازیم.
اعتماد به نفس کاذب کارگزاریها در سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹:
برای بسیاری از فعالین بازار سرمایه و حتی فضای اقتصادی کشور، سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹، سالهایی به یاد ماندنی همراه با خاطرات تلخ و شیرین میباشد. صنعت کارگزاری و شرکتهای این حوزه نیز به لطف رشد فزاینده قیمت سهام، افزایش حجم و ارزش معاملات در آن سال ها، به چنان اعتماد به نفس کاذب و توهمات ذهنی مختلفی دچار شده بودند که خدمات فشل و ساختارهای ناقص سازمانی خود را، همسطح با کارگزاران و نهادهای مالی بزرگ جهان نظیر vanguard و GP Morgan میپنداشتند.
شرکتهای زیان دهی که سالهای سال در دست مالکان و صاحبانشان باد کرده بودند و هیچ خریداری برای آنها پیدا نمیشد، در سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱، با پیشنهادات قیمتی خرید چند ده میلیارد تومانی برای مجوزهایشان روبرو شده بودند.
مالکان کارگزاریهای فشل دهه ۹۰ کشور، که حتی از پس پرداخت حقوق و دستمزد پرسنل خود هم بر نمیآمدند، تنها در طول ۲ سال و به لطف لاینهای اعتباری بانکها و نرخهای بهره پایین، سودهای شخصی کلانی به جیب زدند و درآمدهای چند ده میلیارد تومانی ناشی از افزایش حجم معاملات را در کارگزاری هایشان شناسایی کردند.
آش آنقدر شور شده بود که سهامداران همان کارگزاریهایی که تا سالهای گذشته در به در به دنبال مشتریان و خارج شدن از بازار سرمایه کشور بودند، به پیشنهادهای زیر ۶۰ تا ۷۰ میلیارد تومانی بابت خرید مجوز کارگزاری هایشان نگاه نمیکردند و بعضا خود را در قامت وارن بافت و سایر بزرگان مالی جهان میپنداشتند.
رقابت شدید در افزایش شعب، استخدام گروه گروه نیروهای جامانده در بازار کار، صرف هزینههای عجیب در تبلیغات و نمایشگاه ها، خرید وسایل نقلیه و اجاره املاک لوکس در نقاط لاکچری شهرها و …، تنها بخشی از تبعات توهم این بزرگمردان بازار مالی ایران بود.
دوستان و مدیرانی که در اکثر سالهای دهه ۹۰، حقوق و دستمزد پرسنل و مبالغ رهن دفاتر کارگزاری هایشان را از محل اخذ وام بانکی رفع و رجوع میکردند در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ به چنان اعتماد به نفسی دست یافته بودند که در اوضاع فشل آن روزهای اقتصاد و بازار سرمایه، دایعه پذیرش در بازار بورس را هم داشتند.
البته نمیدانیم منتفی شدن این موضوع حاصل نبوغ مدیران آن روزهای سازمان بود و یا اقبال خوش سرمایه گذاران بازار بورس، ولی هر چه بود خطر از بیخ گوش بازار سرمایه کشور گذشت. در آن دوران به خاطر داریم که عدهای از کارشناسان مدام احتمال وقوع چنین روزهای خفت باری را برای بازار سرمایه به این عزیزان گوشزد میکردند با این حال تب تند بازار سرمایه کار را به جایی رسانده بود که هر یک از مالکان کارگزاریها، خوابی چند صد میلیارد تومانی برای ارزش گذاری سهام خود دیده بودند.
به هر حال آرزو بر جوانان عیب نیست و البته که بازار سرمایه هم جای فروش آمال و آرزوهای بنگاههای تجاری است.
شاخکها تکان خورد: سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱
دیدن خوش شانسیها (البته همه میدانیم که بسیاری از دستاوردهای مالی دوستان و مدیران کارگزاریها در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ تنها به دلیل شایستگیهای علمی و نبوغ بالای این عزیزان بود و هر گز تصور نکنید استفاده نامحدود از لاینهای اعتباری بانکی در کارگزاریهای سایر دوستان، یا ساخت و پاختهای مالی (اعم از هزینههای بازاریابی و …) و حتی شرکت در پروژههای سفته بازی به واسطه در اختیار قرار دادن اعتبار به رفقای نزدیکشان، خدایی ناکرده منجر به بهبود شرایط مالی آنها شده است) و شرایط مالی مدیران کارگزاریها، بسیاری از فعالین بازار سرمایه و افراد سودجو را به این فکر فرو برد که استفاده از لاینهای اعتباری کارگزاریها میتواند لذتهای جاودانهای داشته باشد.
پس گروهی به راه افتادند تا مجوز برخی از کارگزاریهای کوچک را خریداری کنند و برای خود کاسبی جدیدی را آغاز نمایند. در این بین، توهمات ذهنی، عایدات مالی چشمگیر و بدقلقی مالکان کارگزاریهای کوچک که تا دو سال قبل فروش شرکتهایشان را به همه پیشنهاد داده بودند، منجر به پیشنهاد قیمتهای نجومی به این گروه شده بود.
در همین اثنا، ناگهان داستان انحصار در صنعت کارگزاریها و متوسل شدن به قدرت و شهامت مثال زدنی دهقان دهنوی، جناب عشقی و اعطای مجوز کارگزاریهای جدید مطرح شد. شاید یکی از اقدامات به یاد ماندنی این عالیجنابان (البته به غیر از ماجرای وام ۴ درصدی جناب عشقی) اعطای مجوز کارگزاریها و شکستن انحصار ایجاد شده در این صنعت آنهم پس از ۱۲ سال میباشد.
۱۰۰ میلیارد تومان سرمایه ناقابل و ۵۰۰ متر ملک تحت مالکیت:
همانگونه که گفته شد بالاخره و پس از سالها، مجوز تاسیس کارگزاریها صادر شد. سرمایهای ۱۰۰ میلیارد تومانی و مالکیت ساختمانی ۵۰۰ متری که بسیاری از متقاضیان را از تب خرید، به عقب نشینی وادار کرد. با این حال بسیاری از متقاضیان سمج و خوش باور هم بودند که با ۱۰۰ میلیارد تومان، ساختمانی ۵۰۰ متری خریدند تا جواز تاسیس کارگزاریهایشان را بگیرند و به اصطلاح از غافله عقب نمانند.
سال ۱۴۰۲ تا …: ” همه به دنبال بوی کباب بودند که… “
بعید میدانیم سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ هم از یاد فعالین صنعت کارگزاری برود. عدهای که آن روزها با پرداخت قیمتهای ۴۰ تا ۵۰ میلیارد تومانی مجوز کارگزاریها را خریداری کردند تا بلکه از فرصتهای اعتباری استفاده لازم را ببرند، عدهای که دلشان به عدم اعطای مجوز کارگزاریهای جدید خوش بود، عدهای که ۱۰۰ میلیارد تومان پول ناقابل را صرف خرید ساختمانی ۵۰۰ متری کردند و اکنون مشغول به پراندن پشه از میزهایشان هستند، عدهای که در هر کوره دهاتی نمایندگی زدند و تا دلتان بخواهد نیرو جذب کردند، همه و همه امروز شرایط متفاوتی را تجربه میکنند.
میدانیم که رکود و وضعیت بد در هر صنعت و کسب و کاری به وجود میآید و کاملا طبیعی است که صنعت کارگزاری هم گرفتار چنین رکودی باشد، اما تعدیل نیروی گسترده در کارگزاریها، دستکاری نرخ بهره اعتبار مشتریان، افزایش پیشنهاد فروش مجوز کارگزاریها چندان زیبنده فعالین تحصیلکرده و همه چیزدان این صنعت نیست.
شاید اگر کمی وجدان داشته باشیم، استفاده از بخشی از سودهای کلان چند صد تا چند هزار میلیارد تومانی سالهای قبل، مانع از تعدیل گسترده نیروی انسانی و تعطیلی تعداد زیادی از شعب کوچک در شهرستانها گردد.
با کارگزاریهای جدید تاسیس که بخش عمدهای از سرمایه ۱۰۰ میلیارد تومانی خود را صرف خرید ساختمان کرده اند و این روزها به دلیل مشکلات نقدینگی در پرداخت حقوق و دستمزد حداقل تعداد کارمندان هم مشکل دارند، کاری نداریم، اما باورکنید انصاف نیست که کارگزاریهای بزرگ با اولین چالش نقدینگی، بسیاری از کارمندان و فارغ التحصیلان کشور را از کار بیکار کنند.
بد نسیت چند نمونه کوچک از صورتهای مالی برخی شرکتهای کارگزاری کوچک و بزرگ در سال ۱۴۰۲ را ببینید تا بیشتر متوجه عمق فاجعه گردید.
بزرگترین کارگزاری کشور: کارگزاری مفید
شاید مشاهده افت چشمگیر و ۹۵ درصدی سود خالص کارگزاری مفید در سال گذشته، برای توضیح کامل وضعیت این صنعت کافی باشد.
البته اوضاع وخیم وقتی ملموستر میگردد که بدانید سود کارگزاری مفید در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به ترتیب ۲۴۰۰ میلیارد تومان و ۱۶۴۰ میلیارد تومان بوده است. به عبارتی کافیست سود و قدرت پول ۲۴۰۰ میلیارد تومانی سال ۱۳۹۹ این شرکت را با سود و قدرت پول ۵۶ میلیارد تومانی سال ۱۴۰۳ مقایسه کنید تا کمی از عدم پذیرش کارگزاریها در بازار بورس خوشحال شوید.
البته این افت درآمد تنها مربوط به کارگزاریهای بزرگ نیست، چرا که کارگزاریهای کوچکتر و با سرمایهای ۱۷۰ میلیارد تومانی هم نتوانستند سودی بیش از ۲ میلیارد تومان بدست آورند. (نگاهی به صورت مالی کارگزاری نقش جهان هم میاندازیم)
راستی پیش بینی شما از شرایط مالی سال ۱۴۰۳ کارگزاریها چیست؟ به نظر شما با حجم معاملات ۱۰۰۰ میلیارد تومانی روزانه و تحدید هر روزه دامنه نوسان، چند شرکت کارگزاری زیانهای مالی را در سال ۱۴۰۳ به ثبت میرسانند؟
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.
برچسب ها : چهارشنبههای داغ بورس نیوز کارگزاری مفید کارگزاری های بورس بازار سرمایه