سری Resident Evil باید به ریشههای وحشت جسمی و بیولوژیکی خود بازگردد

بازی Resident Evil 2 تا حد زیادی وحشت جسمی را بازیابی کرد و این موردی است که بازیهای آینده این فرنچایز میتوانند آن را دنبال کنند.
سری Resident Evil همواره تلاش کرده تا تعادل مناسبی میان اکشن و وحشت ایجاد نماید. این تعادل بخش بزرگی از چیزی است که این فرنچایز را محبوب و نمادین میسازد و انتظار میرود این ویژگی در Resident Evil 9 که ممکن است از شخصیتپردازی Resident Evil 7 و Village فاصله بگیرد، احیا گردد. همچنین بازی بعدی این مجموعه میتواند با تکرار یک ویژگی مهم از Resident Evil 2، میزان ترس را افزایش دهد.
در Resident Evil 2، لئون و کلر به عنوان قهرمانان بازی توسط دو شرور اصلی یعنی Mr. X و William Birkin تحت تعقیب قرار میگیرند. ویلیام دانشمند سابق شرکت آمبرلا است که در آخرین تلاشها برای نجات جانش، خود را به ویروس Golgotha آلوده میکند. اگرچه او احتمالاً قصد داشت به یک G-Human شبیه به Ganadoها در Resident Evil 4 جهش یابد، اما عوارض آن در روند جهش باعث شد که به یک موجود بزرگ به نام G-Mutant تبدیل گردد. این موجود در طول بازی رشد میکند تا اینکه آخرین بقایای وجههی انسانی ویلیام برکین تقریباً از بین میرود. این مورد به عنوان وحشت جسمی چیزی است که کپکام میتواند در بازیهای بعدی Resident Evil به آن بپردازد.
وحشت جسمی Resident Evil 2 یک انتخاب مناسب است
اگرچه طرح داستان دانشمند دیوانه در بازیهای مختلف سبک ترسناک دیده شده، اما همچنان Resident Evil 2 ایدهی جالب و جذابی است. تقلای ویلیام برکین در این بازی، ذات انسانی او را نشان میدهد و این چیزی است که با پیشرفت جهش یافتگی او در طول داستان منتقل میشود. همانند اعضای خانوادهی بیکر در Resident Evil 7، بازیکنان اساساً تنها دو روی سکه را میبینند: ۱- بعد از اینکه همه به ویروس آلوده شدند و ۲- قبل از آلوده شدن آنها از طریق فلش بک. ویلیام برکین یک آنتاگونیست وحشتناک است، چرا که جهش مداوم او ترسناک و دردناک به نظر میرسد.
هنگامی که بازیکنان برای اولین بار با ویلیام برکین آلوده شده به ویروس G روبهرو میشوند، او به وضوح و به طور قابل توجهای جهش یافته، اما همچنان به عنوان انسان قابل تشخیص است. حتی به نظر میرسد که این جهش میتواند برگشتپذیر باشد یا کاهش یابد. اما به دنبال هر رویارویی با برکین، جنبهی انسانی او کمتر شده و به هیولایی دوپا با ظاهری اهریمنی تبدیل میشود. پس از آن شاهد تبدیل او به یک جانور جهش یافته و در نهایت به تودهای از گوشت و دندانهای در حال جویدن هستیم. از دست رفتن آهسته و غیرقابل کنترل حالت انسانی بر ترس عمیق تاثیر میگذارد و این بخش بزرگی از چیزی است که Resident Evil 2 را به یکی از ترسناکترین آثار این مجموعه تبدیل میکند.
تمرکز بر برکین به عنوان یک انسان و نه صرفاً یک هیولا، نقشی در ترسناک کردن این جهش یافتگی ایفا میکند، اما برکین حتی قبل از این اتفاق، از یک فرد دوست داشتنی یا قابل احترام به دور بوده است. این امر بین او و مخاطب فاصله ایجاد میکند و در نتیجه بخشی از وحشت جسمی را تضعیف میکند. اگر بازیکنان بتوانند با فردی همدلی کنند که در حال تغییر شکل و جهش یافته است، راحتتر میتوانند از دست رفتن حالت انسانی را تصور کنند.
سری Resident Evil معمولاً قهرمانان خود را از خطرات زیستی و بیولوژیکی در امان نگه میدارد. به عنوان مثال، حتی زمانی که شخصیتهایی مانند لئون یا جیل آلوده میشوند، عملاً بدون هیچ اثر ماندگاری، درمان میشوند. حتی عفونت کپک ایتن وینترز نیز نسبتاً بیهیجان و ناکارآمد است و بیشتر به عنوان یک پیچش داستانی نهایی در انتهای بازی استفاده میشود تا اینکه فرصتی برای خلق ترس واقعی باشد. شاید یک بازی جدید از این سری در آینده بتواند با به کار بردن این طرح بر روی شخصیتی دلسوزتر و محوریتر که ترس اولیه از حالت انسانی از دست رفته یا تغییر یافته را به خطر میاندازد، به ترس درونی و آزاردهندهای که در دگرگونی مداوم مانند ویلیام برکین نهفته است، کمک کند.